سفارش تبلیغ
صبا ویژن

محبت

تو رفتی وبعد از تو باران انتظار چه بی صدا می بارد

ومن در خلوت تنهایی خویش مانند شمع می سوزم بعدازتو سرگردانی تنها در دشت زندگیم سفر تنها سهم من از چشمان تو بود دیشب فانوس زندگیم به امید روی تو روشنایی می بخشید وامشب بی تو در گذر گاه زمان خفته است اکنون زمان کوچ پرستو ها ونزدیک شدن غروب بر بام شهر است چشم در چشم غروب باقلبی از درد وسینه ای مملو از تنهایی به یاد شبی می افتم که مرا با سکوت عشق آشنا کردی

سکوت عشق

سکوت حقیقت است

سرشار از سخنان ناگفته است از حرکات ناکرده

اعتراف به عشق های نهان

وببین که این بغض بی صدای من اعتراف به عشق همیشگی توست


نوشته شده در شنبه 87/8/11ساعت 8:10 عصر توسط شیدا نظرات ( ) |


Design By : mysali.com